- پیچ ناک
- پر پیچ پیچ دار خمناک
معنی پیچ ناک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دارای پیه بسیار، پرپیه، پیه دار
دارای عصب و پی دارای پی دارای عصب پی دار: -7 عصب اللحم پی ناک گوشت
پرپشه
آلوده به پلیدی ناپاک
گوشت پیش ناف. (قصابی) گوشت ناحیه ناف گوسفند گاو و غیره: المنقب پیش ناف است
دارای پیچ با پیچ و خم تابدار: در بعضی بلاد درخت آن (یاسمین) عظیم میگردد و ساق سفید آن پیچدار
گردش دسته جمعی که هر کس سهم خود را از هزینه خود بدهد انگلیسی دانگی دانگانه توژی توشی غذا خوردن و گردش دسته جمعی که هر فرد سهم خود را می پردازد دانگی
جایی که شیر در آن راوان باشد شیر لان
گردش دسته جمعی در خارج از شهر
گوشت اطراف ناف گاو یا گوسفند، عضلات شکم
دارای لیف: حنظل نرو ماده باشد و ماده نرم و سپید و بی لیف بودونرلیف ناک باشد
گردش و تفریح دسته جمعی در بیرون شهر
پشه دار، پرپشه
پیچنده پیچا پیچدار، پیچ و خم، چین (زلف) حلقه (گیسو) : ننگست اگر بخاتم جمشید بنگریم پیچاک زلف یار نظیری، بدست ماست. (نظیری)، پیچششکم روشذو سنطاریا: ظحیر نوعی از پیچاک شکم که در آن تنفس سخت باشد
پیچ و خم، پیچیدگی، پیچش
پیچیدگی، پیچ و خم بسیار